اهمیت خودشناسی

اهمیت خودشناسی

اهداف پژوهش:

1-پی بردن به اهمیت خود شناسی

2-پی بردن به ضرورت خودشناسی و تاثیر آن در زندگی انسان ها

3-اهمیت خودشناسی و ارتباط آن با خداشناسی

4-تاثیرات روانی خودشناسی بر تصمیم گیری افراد

اهمیت خودشناسی
مقدمه:
از مسائل مهم انسان و شاید مهمترین آنها، شناخت خود انسان است. آدمی قبل از آنکه به شناخت جهان پیرامون خود و نیک و بد آن بپردازد،باید خود را بشناسد و گنجینه های فطرت و نهاد خود را کشف نماید و آنها را به کمال برساند و امیال نفسانی و شهوانی خود را تعدیل کند. در این صورت است که به بزرگ ترین سعادت نایل می شود. اما اگر غفلت بورزد و استعدادهای خود را نیابد و شکوفا نسازد و فقط نیازهای مادی و امیال نفسانی و حیوانی خود را برآورد، گرفتار خسران می گردد و از مرتبه انسانیت به حیوانیت تنزل می کند. دعوت به شناخت انسان از توصیه های مهم پیامبران الهی، عالمان اخلاق، عارفان و فیلسوفان است و انسان خود نیز اهمیت آن را احساس می کند.البته، آدمی از جهات مختلف، موضوع شناخت و علوم گوناگون است. روان شناسی، جامعه شناسی، تاریخ، اخلاق، پزشکی، اندام شناسی، زیست شناسی و بیوشیمی و… هر کدام، از نظرگاه خاصی انسان را مورد مطالعه قرار می دهند؛ اما منظور از شناخت انسان در این مبحث، آن است که او دارای استعدادها و نیروهایی برای فهم خود و جهان و تکامل انسانی است. اگر انسان با تامل و تفکر، امکانات و استعدادهایی که برای رشد و تکامل در او آفریده شده است، بشناسد، بهتر می تواند سرمایه های وجودی خود را به کمال برساند.

خودشناسی از منظر قرآن و روایات اسلامی
قرآن و روایات اسلامی، انسان را به خودشناسی دعوت می کنند.
قرآن می فرماید:
– انسان باید بنگرد که از چه آفریده شده است؛1
– آیا انسان به یاد نمی آورد که ما او را آفریدیم و حال آنکه چیزی نبوده است؛2
– ای کسانی که ایمان آورده اید! به خود بپردازید… .3
امیرالمومنین علی (علیه السلام) می فرماید: کسی که به خودشناسی دست یابد، به بزرگ ترین سعادت و کامیابی رسیده است.4بنا به نقل تاریخی بر در معبد دلفی، در یکی از شهرهای یونان باستان، برای کشف رموز خلقت و پیچیدگی های وجود انسان، نوشته بودند که «خود را بشناس!» در تاریخ فلسفه، خودشناسی، از نظریات اساسی سقراط حکیم بوده است.5 ایمانویل کانت، از فیلسوفان بزرگ مغرب زمین، می گوید: انسان قبل از هر چیز باید به ارزیابی و شناخت دقیق توانایی شناخت خود بپردازد.6
 ضرورت خودشناسی
1- مقدمه کمال انسانی
اگر آدمی قبل از هر چیز خود را بشناسد، بهتر می تواند از سرمایه های وجودی خود بهره ببرد و آنها را شکوفا سازد؛ زیرا نقطه آغاز همان شناخت سرمایه های وجودی است. او می تواند از خود بپرسد: آیا حد وجودی انسان در حد سایر حیوانات است یا قدرت تعالی و رشد و پرواز کردن؟ اگر قدرت تعالی و پرواز به عالم ملکوت دارد تا چه حد می تواند پرواز کند؟ اگر انسانی که قدرت تعالی و پرواز دارد، از آن استفاده نکند و از سرمایه های وجودی خود بهره نبرد، آیا شایسته مذمت است؟ آیا انسان غیر از بدن مادی، حقیقت دیگری به نام روح دارد؟ اگر انسان دارای روح است، نیازهای آن چیست و چگونه باید برآورده شود و چگونه باید تکامل پیدا کند؟ پاسخ به این پرسش ها مقدمه تکامل انسانی است.
امیرالمومنین علی (علیه السلام) می فرماید:کسی که به خودشناسی دست یابد، به بزرگ ترین سعادت و کامیابی رسیده است
2-پیش درآمد جهان شناسی
شناخت جهان عبارت است از تعامل انسان با جهان خارج از خود. انسان بعد از تعامل است که می گوید، می بینم، می شنوم و می شناسم. سوال اساسی این است که موجودی که از آن به «من» تعبیر می کنیم، چه اندازه در شناخت سهم دارد؟ آیا همه سهم برای انسان است، یا سهم اساسی برای جهان خارج است و یا هر دو سهیم هستند؟ لازمه پاسخ به این سوال، خودشناسی است. انسان باید ابتدا قوا و ابزارهای شناخت خود و گستره و مرزهای آنها را بشناسد تا بعد به شناخت جهان دست یابد. امیرالمونین علی(علیه السلام) در این باره می فرماید:
کیف یَعرِفُ غیرَه مَن یَجهَلُ نَفسَه.7
کسی که خود را نمی شناسد، چگونه غیر خود را تواند شناخت؟!
مَن عَرَفَ نفسه کان لغیره اعراف و من جهل نفسه کان بغیره اجهل.8
کسی که خور را بشناسد، دیگری را بهتر می شناسد و کسی که به خود جاهل است، به دیگران جاهل تر است.
  3-مقدمه خداشناسی
امیرالمومنین علی (علیه السلام) می فرماید:
مَنَ عَرَفَ نفسه عَرَف رَبَّه.9
هر کس خود را بشناسد، پروردگارش را می شناسد.
خودشناسی را، که مقدمه خداشناسی است، می توان از جهات گوناگونی مورد تامل قرار داد:
-از آنجا که فطرت آدمی با معرفت خدا عجین است، دعوت به خودشناسی در واقع دعوت به خداشناسی و ارتباط با خدا است. امیرالمومنین علی (علیه السلام) می فرماید: خدایا! تو قلب ها را با محبت خود و عقل ها را با معرفت خود سرشته ای.10
بنابراین، خودشناسی، مقدمه محبت و معرفت با خدا است.
– وجود انسان، وجودی وابسته و ممکن الوجود است و چنین موجودی نمی تواند، آفریننده خود باشد. بنابراین، هنگامی که آدمی به خودشناسی می پردازد، وابستگی خود را به خدا احساس می کند. قرآن مجید می فرماید:
ای مردم! شما به خدا نیازمندید و خدا است که بی نیاز ستوده است.11
– اگر انسان ساختار پیچیده خود را مورد تامل قرار دهد، به ناظمی حکیم و علیم که چنین ساختاری را پدید آورده است، آگاه می گردد. قرآن در این باره می فرماید:
– و در زمین آیاتی برای جویندگان یقین است و در وجود خود شما؛ آیا نمی بینید؟!12
  4- حلال مشکلات انسان
بساری از مشکلات روحی و روانی و فکری و اخلاقی انسان ناشی از خودشناسی است. اگر آدمی، حقیقت واقعی خود، هدف خلقت، رابطه خود با خدا، موقعیت خود در نظام هستی، تاثیر زندگی دنیوی در آخرت، نقش اخلاق نیکو و برخورد مناسب با دیگران، سهم ثروت در کیفیت زندگی و نقش مصیبت ها و خوشی ها را در زندگی بداند. بسیاری از مشکلات او حل می گردد و زندگی سعادت آمیزی را برای خود رقم می زند. بسیاری از مکاتب ساخته و پرداخته دست بشر نظیر ماتریالیسم، لیبرالیسم، نازیسم، تبعیض نژادی، سرمایه داری و اگزیستانسیالیسم الحادی، که امروزه سرنوشت آدمیان را رقم می زنند، ریشه در عدم شناخت انسان دارند. اگر آدمی خود را به خوبی می شناخت، دیگر گرفتار این مکاتب نمی گشت و می توانست در پرتو تعقل و خردورزی به آرامش راستین دست یابد که همان اُنس با خدا و تبعیت از فرامین الهی است.

نتیجه گیری :
در نتيجه مي توان گفت كه خود شناسي ضرورت است و انسان بايد بداند كيست، زيرا اگر چنين معرفتي پيدا نكند ما بالذات و ما با لعرض را با يكديگر اشتباه مي كند و آن چه را ما بالعرض است، ما بالذات مي پندارد؛ يعني آن كه ذاتا خود اوست فراموش مي شود و آن چه همسايه اوست “خود” پنداشته مي شود بدين ترتيب، رفتار و روش خود را بر اساس همين اعتقاد نادرست پايه ريزي كرده، سرنوشت شومي را براي خويش رقم زند.

منابع:
مصباح یزدی، محمد تقی؛ خودشناسی برای خودسازی، قم، انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1388، چاپ اول، ص66
گروه دین و اندیشه تبیان
http://www.tebyan.net

http://masterdoc.ir
http://www.pajoohe.com
http://aghigh.ir


تهیه و تنظیم مهرماه 98

مطالب مرتبط